Mettez-vous hors ligne avec l'application Player FM !
فریاب خرد «۲۶» گوهر خوردادی و امردادی
Manage episode 442712342 series 3272245
دوستان . . . همیشه تن آباد با تاج و تخت / ز درد و غم آزاد و پیروز بخت ، همیشه دل و هوشش آباد باد / روانش ز هر درد آزاد باد (فردوسی) با انسان آباد است که اجتماع و جهان آباد میشود. از آبادی درونی، به بیرونی رسیدن. مردم که از مرتخم میآید، تشنهی آب است تا بروید. انسان تخمی است از مر، از اصل جفتی و انبازی و دوستی. اصل آب=زرمایه ، واژهی خاک در فرهنگ ایرانی که از هاگ میآید، تخم خودزا است. و بر خلاف ادیان نوری، معنی مرده و پست نمیدهد! معرب خاک، حق شده است. و این حق (تخم یا انسان) است که با هنجیدن یا کشیدن آب، پدیدار و حقیقت میشود. سروش مامای زایمان خرد است. واژهی آخشیت از خشه آمده است که همان کشه باشد. قشنگ=خشنگ=کشش و جستجو در فرهنگ ایران دو روی یک پدیدهاند. ایرا=زیرا ، مولوی در راستای فرهنگ ایران و بینیازی ایرانی از واسطه و پیغمبر میسراید؛ از چشمه جان ره شد در خانه هر مسکین / ماننده کاریزی بی تیشه و بی میتین ، واژههایی همچون کالچر و کولتور که به فرهنگ برگردانده (ترجمه) میشود! هیچگونه همخوانی با فرهنگ=کاریز، با فلسفهی ایرانی ندارند. ایرانی به رود، دریا میگفته است. دریا از درای آپ میآید، که به چم آب آهنگین است. وروشکا=فرآخکند=آبگیر پهناور=سرچشمهی همهی آبها ، کشا=کسا که در سانسکریت خدای آب (وارونه=باران) میباشد. واژهی خرسند=خورسند=شیرابهای که شناختداری و بینش میآورد. اصطلاح خرابات عرفانی ایرانی نیز از همینجا میآید. در اوستا یا گاتها با همهی تلاشی که در پوشاندن و مسخ این زنخدایان شده! ویژگی خرداد، رس یا رسا است، که شیرابه و حقیقت جهان هستی باشد، مانده است. زنخدا خورداد در فرهنگ نخستین ایران، سرمایهی بینش شاد و مهر و خوشی و راستی که جداناپذیرند، از گیتی بوده است. همین خرداد و خواهرش امرداد، خدایان مزیدن (زبان و دهان) ایرانی بودهاند که در قرآن تبدیل به هاروت و ماروت، فرشتههای مرتد و مطرود و در چاهی آویزان میگردند! زنخدایانی که گوهر بهزیستی و خوش زیستی و آرزو و دیرزیستی.. آرمان زندگی ایرانیان در گیتی بودهاند. ایرانی به پاییز، رسپینا رس(شیره، افشره)+وینا(انگور) میگفت. چرا که پاییز فصل جشن چرخشت بوده است و انداختن شیره انگور در خم و نوشیدن شراب خام بود. خدای چرخشت، رشن یا رسنواز است. که سپس این جشن در دوره زرتشتیان رفته رفته از رونق انداخته شد و در شیعهگری نابود گردید. رشن و خرداد و ماه و خرّم و بهمن، خدایان باده (اصل راستی) بودند. واژهی مستی امروزی از مد میآید، که به چم سرشاری از شادی در بینش است، که از نوشیدن شیره یا گوهر چیزها پدید میآید
138 episodes
Manage episode 442712342 series 3272245
دوستان . . . همیشه تن آباد با تاج و تخت / ز درد و غم آزاد و پیروز بخت ، همیشه دل و هوشش آباد باد / روانش ز هر درد آزاد باد (فردوسی) با انسان آباد است که اجتماع و جهان آباد میشود. از آبادی درونی، به بیرونی رسیدن. مردم که از مرتخم میآید، تشنهی آب است تا بروید. انسان تخمی است از مر، از اصل جفتی و انبازی و دوستی. اصل آب=زرمایه ، واژهی خاک در فرهنگ ایرانی که از هاگ میآید، تخم خودزا است. و بر خلاف ادیان نوری، معنی مرده و پست نمیدهد! معرب خاک، حق شده است. و این حق (تخم یا انسان) است که با هنجیدن یا کشیدن آب، پدیدار و حقیقت میشود. سروش مامای زایمان خرد است. واژهی آخشیت از خشه آمده است که همان کشه باشد. قشنگ=خشنگ=کشش و جستجو در فرهنگ ایران دو روی یک پدیدهاند. ایرا=زیرا ، مولوی در راستای فرهنگ ایران و بینیازی ایرانی از واسطه و پیغمبر میسراید؛ از چشمه جان ره شد در خانه هر مسکین / ماننده کاریزی بی تیشه و بی میتین ، واژههایی همچون کالچر و کولتور که به فرهنگ برگردانده (ترجمه) میشود! هیچگونه همخوانی با فرهنگ=کاریز، با فلسفهی ایرانی ندارند. ایرانی به رود، دریا میگفته است. دریا از درای آپ میآید، که به چم آب آهنگین است. وروشکا=فرآخکند=آبگیر پهناور=سرچشمهی همهی آبها ، کشا=کسا که در سانسکریت خدای آب (وارونه=باران) میباشد. واژهی خرسند=خورسند=شیرابهای که شناختداری و بینش میآورد. اصطلاح خرابات عرفانی ایرانی نیز از همینجا میآید. در اوستا یا گاتها با همهی تلاشی که در پوشاندن و مسخ این زنخدایان شده! ویژگی خرداد، رس یا رسا است، که شیرابه و حقیقت جهان هستی باشد، مانده است. زنخدا خورداد در فرهنگ نخستین ایران، سرمایهی بینش شاد و مهر و خوشی و راستی که جداناپذیرند، از گیتی بوده است. همین خرداد و خواهرش امرداد، خدایان مزیدن (زبان و دهان) ایرانی بودهاند که در قرآن تبدیل به هاروت و ماروت، فرشتههای مرتد و مطرود و در چاهی آویزان میگردند! زنخدایانی که گوهر بهزیستی و خوش زیستی و آرزو و دیرزیستی.. آرمان زندگی ایرانیان در گیتی بودهاند. ایرانی به پاییز، رسپینا رس(شیره، افشره)+وینا(انگور) میگفت. چرا که پاییز فصل جشن چرخشت بوده است و انداختن شیره انگور در خم و نوشیدن شراب خام بود. خدای چرخشت، رشن یا رسنواز است. که سپس این جشن در دوره زرتشتیان رفته رفته از رونق انداخته شد و در شیعهگری نابود گردید. رشن و خرداد و ماه و خرّم و بهمن، خدایان باده (اصل راستی) بودند. واژهی مستی امروزی از مد میآید، که به چم سرشاری از شادی در بینش است، که از نوشیدن شیره یا گوهر چیزها پدید میآید
138 episodes
Tous les épisodes
×Bienvenue sur Lecteur FM!
Lecteur FM recherche sur Internet des podcasts de haute qualité que vous pourrez apprécier dès maintenant. C'est la meilleure application de podcast et fonctionne sur Android, iPhone et le Web. Inscrivez-vous pour synchroniser les abonnements sur tous les appareils.